کد مطلب:51458
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:7
آفرينش زمين و آسمان چگونه بوده است؟
چگونگي پيدايش زمين و ساير كرات منظومه شمسي از جمله مسائلي است كه بشر از دير باز به حل آن علاقمند بوده است ؛ ليكن از آن جا كه اين مساله با مسايل علمي جزئي ديگري كه بشر در محيط زندگي محدود خود با آن ها سرو كار دارد ، بسيار متفاوت است ، هرگز در اين زمينه ، نتيجه قطعي بدست نيامده و عقايد علمي او در مورد چگونگي پيدايش منظومه شمسي ، هرگز از مرحله حدس و گمان تجاوز نكرده است . در اين باره ، دانشمندان فرضيه هايي عرضه كرده اند كه « فرضيه لاپلاس » است لاپلاس عقيده داشت كه سياره ها ، از ماده اي رقيق كه اطراف خورشيد اوليه را فراگرفته و حدود انتشار آن از حدود ابعاد فعلي منظومه بيشتر بوده است ، به وجود آمده اند ؛ اين ماده رقيق ، مانند جسم صلبي كه به خورشيد متصل باشد ، به دور محور آن مي چرخيده ، ولي در اثر نيروي گريز از مركزي كه در اين چرخش به آن وارد شده ، از خورشيد جدا شده و به دور آن حلقه اي تشكيل داده است ؛ اين حلقه نيز ، در اثر تراكم هاي بعدي ، خود به حلقه هاي ديگري تقسيم شده و از تراكم ماده موجود در هر حلقه در يك نقطه از آن ، بتدريج سياره اي تشكيل شده است .
فرضيه لاپلاس ، ابتدا به خوبي مورد قبول واقع شد ؛ ليكن بعدها چون نتوانست از نظر رياضي نيز پاسخگوي واقعيت هايي كه در منظومه شمسي وجود دارد ، باشد كنار نهاده شد .
پس از او براي توجيه دستگاه منظومه شمسي ، نظريه هاي مختلف ديگري عرضه شد كه همه آن ها به علت اشكالاتي كه بر آن ها وارد شد فراموش گرديدند .
در حال حاضر نيز ، فرضيه هاي مختلفي در اين زمينه ، توجه علما را به خود جلب كرده است اما نكته اي كه بايد به آن توجه داشت اين است كه مباني همه اين فرضيه ها لاپلاس است و همه چنين فرض مي كنند كه اجزاء منظومه شمسي در آغاز به هم پيوسته و يكپارچه بوده اند و سپس ، از هم جدا شده و خورشيد و سيارات را تشكيل داده اند . اختلاف فرضيه ها بيشتر در مورد نحوه اين جدا شدن است ، « ژرژگاموف » در كتاب « سرگذشت زمين » ، وقتي مي خواهد به بيان آخرين فرضيه هاي اين مساله بپردازد ، مي نويسد ؛ « روي هم رفته حق با لاپلاس بود » .
اما قبل از بيان نظر قرآن در اين باره بايد توجه داشت كه مطالب ديني و حقايق قرآني ، حقايق ثابت و پايداري هستند كه با حقايق علمي فيزيك - خصوصاً فرضيه هاي فيزيك ستارگان - به كلي متفاوتند . به همين خاطر ، نبايد همواره در انتظار نشست و به محض اين كه فرضيه اي از طرف دانشمندان نجوم و يا علوم ديگر اظهار شد ، به تعجيل در قرآن و حديث به دنبال تطبيق و تأييد آن برخاست ؛ زيرا با مطرود و رد شدن آن فرضيه ، در صحت حقايق ديني نيز ترديد به وجود مي آيد . البته حقايق مذهبي ، اگر يقين به استناد آن به مذهب داشته باشيم ، اموري نيستند كه صحت و اعتبارشان بستگي به ظهور يا سقوط يك نظريه علمي داشته باشد ، از همين رو اصولاً بايد از جستجوي آن گونه انطباق نظريه هاي علمي بر حقايق ديني ، تا آنجا كه ممكن است پرهيز كرد . امروزه دانشمندان مشهوري وجود دارند كه حتي در صحت « تئوري عمومي نسبيت انيشتين » نيز ترديد مي كنند و مخالفت خود را با محاسبات رياضي دقيقي نيز ، همراه مي سازند ؛ اين امر هشداري است براي كساني كه اعتقادات مذهبي خود را صرفاً بر پايه تئوريهاي علمي مورد قبول روزگار خويش بنا مي كنند .
با اين وجود ، به طور كلي نظر قرآن كريم در باره آفرينش آسمانها و زمين در اين آيه بيان شده است : « اولم يروا الذين كفروا ان السموات و الارض كانتا رتقا ففتقناهما . . . ؛ آيا آنان كه كافر شدند ، نديدند كه آسمان ها و زمين ، همانا بهم پيوسته بودند و پس از آن ما آن ها را از هم جدا ساختيم؟ » .
{P - سوره انبياء ، آيه 30 . P}
در اين آيه كه به اين مطلب اشاره شده است كه زمين و ديگر عناصر منظومه ، زماني يكپارچه بوده و سپس ، از هم جدا گشته اند .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.